معرفي منابع دوران آل بويه(448-320ه/932-1056م)

ديالمه آل بويه در يک نگاه

(448-320ه/932-1056م)

آل‌بويه، که به ديلميان نيزشهرت دارد ، فرزندان ماهي‌گيري فقير از مردم ديلَمان به نام ابو شجاع بودند و  در آغاز قرن چهارم هجري / دهم‌ ميلادي به خدمت سپاهيگري نزد ماکان کاکي ، سردار اميرنصر ساماني، و پس از او مرداويج زياري درآمدند. سه پسر بويه، علي، حسن و احمد به تدريج قدرت را به دست گرفتند  و با گرفتن القاب ازخليفه بغداد حکومت نواحي مختلف را به دست آوردند.پيشروي برادران بويه به مناطق مختلف ايران، خليفه را مجبور کرد احمد معزّالدوله را به سرداري خود برگزيند . درآن زمان بغداد با آشفتگي تمام دردست غلامان ترک بود و خليفه درواقع اختياري ازخود نداشت. معزّالدوله درسال 334ه/945م بغداد را محاصره و پس از فتح آن خليفه را کور و برکنار کرد و شخص ديگري را به جاي او منصوب کرد.

حاکمان آلِ بويه هريک حکومت بخشي از ايران و ديگر سرزمين هاي اسلامي را بر عهده داشتند امّا بر اساس سنن قومي، همگي از بزرگ تر خانواده اطاعت مي‌کردند. عمادالدوله به علت آنكه ارشد پسران آل بويه بود در همه  ايام حيات نسبت به دو برادر ديگر رياست و امير الامرايي داشت و ركن الدوله و معزالدوله به احترام و ادب از او اطاعت مي كردند ودر حقيقت همين اتحاد و احترام بين سه برادر بود كه سبب شد عمادالدوله  ، دولتي به آن عظمت تشکيل دهد.
   

 هنگامي‌ که ‌علي‌عمادالدوله برادر بزرگ تر درگذشت برادرزاده اش فناخسرو (پناه‌خسرو) عضدالدوله را جانشين خود کرد. عضدالدوله با جنگ و مصالحه، ديگر افراد خانواده را مطيع خود گرداند و در شيراز که پايتخت آلِ بويه بود، درباري با شکوه و مقتدر تشکيل داد. فرمانروايي آخرين فرد دودمان آل بويه به دست سلطان محمود غزنوي برافتاد. آل بويه بعد از معزالدوله و ركن الدوله در حقيقت به سه شعبه تقسيم شد :
1.ديالمه فارس (يعني عضدالدوله قائم مقام عمادالدوله و جانشينان او).

  مؤسس سلسله آل بويه، عماد الدوله علي است . او ابتدا نماينده مرداويج زياري بود بعد به اصفهان رفت و مظفربن ياقوت را شكست داد. از آن‌جا به سبب ترس از مرداويج به فارس رفت و شيراز را تصرف كرد. سپس برادرش حسن را به تصرف عراق و برادر ديگرش احمد را به تصرف كرمان فرستاد؛ اما احمد چون در كرمان موفق نشد به سوي بغداد رفت و در سال 334 بر خليفه مستكفي استيلا يافت. او براي خود عنوان اميرالامراء برگزيد و خليفه به او لقب معزالدوله  و به حسن ركن‌الدوله و به علي عماد الدوله داد. بعد از احمد، عضدوالدوله به حكومت رسيد. او كرمان را از سامانيان گرفت و به بغداد لشكر كشيد و عزالدوله بختيار را كشت و بر بغداد مسلط شد.

  بعد از عضدالدوله پسرش شرف الدوله به حكومت فارس رسيد و بر بغداد هم تسلط يافت ،سپس پسرش بهاء الدوله به جاي او نشست.

 بعد از بهاء الدوله پسرش سلطان الدوله و سپس ابوكاليجار و پسرش ملك رحيم به ترتيب به حكومت رسيدند اما قلمرو آنها مورد هجوم سلجوقيان قرار گرفت و طُغرل سلجوقي در سال 447 وارد بغداد شد و ملك رحيم را دستگير كرد و به حكومت آل بويه پايان داد.

 
2.ديالمه عراق و خوزستان و كرمان (يعني عزالدوله بختيار پسر و وارث معز الدوله و جانشينان او).

پايه‌گذار آل بويه عراق، خوزستان و كرمان، احمد معزالدوله است. او در سال 334 بغداد را تصرف كرد و مستكفي را از خلافت عزل و مطيع را به جاي او نشاند و دستور لعن معاويه، عايشه و خلفاي سه گانه را صادر كرد. آل بويه عراق هم مانند فارس به دست سلطان طغرل سلجوقي سقوط كردند.


3.ديالمه ري و همدان و اصفهان (يعني مويدالدوله و جانشينان او) .

بنيانگذار آل بويه اصفهان، ري و همدان، حسن ركن الدوله است. او به كمك برارش علي، اصفهان و ري را از وشمگير حاكم زياري گرفت و سامانيان را در تصرف ري ناكام  گذاشت. ركن الدوله در هنگام مريضي قلمرو خود را بين فرزندانش تقسيم كرد. اصفهان را به مؤيد الدوله، همدان و جبال و ري و طبرستان را به فخرالدوله و فارس، كرمان و اهواز را بر اساس وصيت برادرش علي ، به عضدالدوله داد و برادران را به اطاعت از عضدالدوله فرا خواند. بعد از حسن پسرش مؤيد الدوله در اصفهان به حكومت رسيد و بر گرگان و طبرستان نيز مسلط شد. قابوس، حاكم زياري، را شكست داد. او صاحب بن عبّاد را كه فردي با تدبير و دادگر و عالم بود، به وزارت برگزيد . در اواخر، همدان و ري را فخرالدوله گرفت و فخرالدوله به سامانيان در خراسان پناهنده شد. اما با مرگ مؤيد الدوله بار ديگر به حكومت بازگشت و پس از از فخرالدوله پسران خردسال او به حكومت رسيدند و چون توان اداره امور نداشتند، امور حکومت راني با اختلال رو به روشد.

آلِ بويه که بيش از150 سال در ايران حکومت کرد ، پيرو مذهب زيدي شيعه و نخستين خاندان ايراني بود که خلفاي بغداد را چون بازيچه‌اي دراختيار گرفت؛ازآل خليفه يکي را برمي‌داشت وديگري را به جاي او مي‌نشاند.

  دوره آل بويه دوره  درخشش علمي و فرهنگي ايران و جهان اسلام است. اين خاندان شيعي ايراني نقش مهمي در حفظ و گسترش ميراث حديثي، فقهي و كلامي شيعه در ايران و عراق ايفاء كرد و به تحكيم پايه‌ها و مباني تشيع اماميه و ترويج آن پرداخت. دانشمندان، متكلمان ، محدثان (عالم به علم حديث) ، فقها ، و مفسران بزرگي چون شيخ طوسي، شيخ مفيد، سيدرضي، شيخ صدوق و.... در دوران حکومت آل بويه تربيت يافتند و با تشكيل جلسه هاي مناظره به شبهه هاي كلامي و فقهي پاسخ دادند.

  آل بويه در دوران حکومت خود به تأسيس مراكز علمي ، كتابخانه‌ها و بيمارستان‌ها به ويژه در شيراز و بغداد اقدام کرد و براي تسلط بيشتر بر اوضاع قلمرو خلافت و ترويج تشيع، اقدامات اجتماعي و فرهنگي در خور توجهي انجام داد.

  در زمان آل بويه، قبور ائمه شيعه مورد توجه قرار گرفت. مشاهد كاظمين، كربلا و نجف را بازسازي كرد و براي ترويج سنت زيارت به اهداي نذورات، موقوفات و ايجاد تسهيلات براي زائرين پرداخت.

 اقدام مهم ديگر آل بويه ، برگزاري جشن عيد غدير بود كه همراه بود با برگزاري نماز عيد و آذين‌بندي شهر و برگزاري مراسم جشن ايراني که هر ساله برگزار مي‌شد. علاوه بر اين سوگواري عاشورا و محرم را در قالب مقتل خواني و مرثيه‌خواني و تشكيل دسته‌هاي عزاداري با پوشش سياه را پايه‌گذاري كرد.

غلامان ترک که تا اين زمان در دستگاه خلافت قدرتي فراوان داشتند، در زمان آل بويه  به دور رانده شدند و آلِ بويه فرصت يافت که خراج روستاييان وکشاورزان ايراني را صرف آبادي دهات و شهرهاي ايران کند.

ساختن کاريزها، لاي روبي قنات ها و ايجاد بندها و سدها که آب رودخانه‌ها را به نواحي بلندتر هدايت کند، دراين زمان رواج بسيار داشت. در زمان آل بويه ، جمعي از دانشمندان و مجرّبان در امور کشاورزي به خدمت دربار درآمدند و دشت خوزستان ونواحي فارس و اصفهان را چنان آباد و حاصل‌خيز کردند که نه تنها برنج و نيشکر و مرکّبات که از محصولات سنّتي روزگار ساسانيان دراين نواحي بود، بلکه گندم و جو و ارزن که آن را نان تهي دستان مي‌ناميدند از اين نواحي به فراواني برداشت مي‌شد. کِشت انواع نخل، زيتون، پنبه و کَنَف و ديگر محصولات غذايي و صنعتي دراين زمان رونق بسيار داشت. شرحي‌ که ‌جهان‌گردان متعدّد اين روزگار از آباداني وفراواني درقلمرو آل بويه نوشته‌اند، بسيار خواندني است.

بافت پارچه‌هاي ابريشمي و زربَفت و قالي و قاليچه‌هاي گران بها و ساخت مصنوعات فلزّي وسفالين نيز همراه با تجارتي پُررونق و مبادلات حواله‌اي و صرافي(بانکي) نيز در اين زمان رواجي قابل ملاحظه داشت . درعرصه شعر و ادب نيز بارگاه شاهان آل بويه با اقبال شاعران و نويسندگان ، مشهور شد.
 

اسامي حاکمان آل بويه و زمان حکومت آنها
 

الف- ديالمه فارس


۱- عمادالدوله ابوالحسن علي بن بابويه (۳۲۰-۳۳۸)

۲- عضدالدوله و تاج الملة ابوشجاع پناه خسرو پسر رکن الدوله (۳۳۸-۳۷۲)

۳- شرف الدوله ابوالفوارس شيرذيل پسر عضدالدوله (۳۷۲-۳۷۹)

۴- صمصام الدوله ابوکاليجار مرزبان پسر عضدالدوله (۳۷۹-۳۸۸)

۵- بهاءالدوله ابونصر پسرعضدالدوله (۳۸۸-۴۰۳)

۶- سلطان الدوله ابوشجاع پسر بهاءالدوله (۴۰۳-۴۱۵)

۷- عمادالدوله ابوکاليجار مرزبان پسر سلطان الدوله (۴۱۵-۴۴۰)

۸- ملک رحيم ابونصر خسروفيروز پسر ابوکاليجار مرزبان (۴۴۰-۴۴۷)

 

 ب- ديالمه عراق و خوزستان و کرمان


۱- معزالدوله ابوالحسن احمدبن بويه (۳۲۰-۳۵۶) درعراق و خوزستان وفارس و کرمان.

۲- عزالدوله بختيارپسر معزالدوله (۳۵۶-۳۶۷) در عراق و خوزستان و فارس و کرمان.

۳- عضدالدوله ابوشجاع پسر رکن الدوله(۳۶۷-۳۷۲) درعراق و خوزستان و فارس وکرمان.

۴- شرف الدوله ابوالفوارس شيرذيل پسر عضدالدوله درعراق و خوزستان و فارس و کرمان.

۵- بهاءالدوله ابونصر پسر عضدالدوله (۳۷۹-۴۰۳) در عراق و خوزستان و فارس و کرمان.

۶- سلطان الدوله ابوشجاع پسر بهاءالدوله (۴۰۳-۴۱۲) در عراق وخوزستان و فارس وکرمان

۷- مشرف الدوله ابوعلي پسر بهاءالدوله (۴۱۲-۴۱۶) در عراق فقط.

۸- ابوطاهرجلال الدوله پسر مشرف الدوله (۴۱۶-۴۳۵) در عراق فقط.

۹- ابوکاليجارمرزبان پسر سلطان الدوله (۴۳۵-۴۴۰) در فارس از ۴۱۵ و در کرمان از ۴۱۹ و در عراق از ۴۳۵ به بعد.

۱۰- ملک رحيم پسر ابوکاليجار (۴۴۰-۴۴۷) در عراق فقط.

۱۱- قوام الدوله ابوالفوارس پسر بهاءالدوله (۴۰۳-۴۱۹) در کرمان فقط.

۱۲- ابومنصور فولادستون پسر ابوکاليجار (۴۴۰-۴۴۸) کرمان فقط (از ۴۱۹ تا ۴۴۰ کرمان ضميمهٔ فارس بوده.)

 

ج- ديالمه ري و اصفهان و همدان

۱- رکن الدوله ابوعلي حسن بن بويه (۳۲۰-۳۶۶) در تمام عراق عجم و کرمانشاه.

۲- مؤيدالدوله ابومنصور پسر رکن الدوله (۳۶۶-۳۷۳) در اصفهان و از ۳۶۹ در ري و همدان و گرگان و قسمتي از طبرستان.

۳- فخرالدوله ابوالحسن علي پسر رکن الدوله (۳۶۶-۳۸۷) در ري و همدان و از ۳۷۳ مالک ولايات مؤيدالدوله.

۴- مجدالدوله ابوطالب رستم پسر فخرالدوله (۳۸۷-۴۲۰) در ري فقط.

۵- شمس الدوله ابوطاهر پسر ديگر فخرالدوله (۳۸۷- حدود ۴۱۲) در همدان فقط.

۶- سماءالدوله ابوالحسن پسر شمس الدوله (حدود ۴۱۲-۴۱۴) در همدان فقط.»

 
منابع مقدم

مسعودي ، أبو الحسن على بن الحسين بن على ،مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق اسعد داغر، قم، دار الهجره، چ دوم،1409.

اصفهاني،حمزه بن حسن ،سني ملوک الارض والانبيا( تاريخ پيامبران و پادشاهان)، ترجمه جعفر شعار، اميركبير، تهران،1367.

مؤلف مجهول، العيون و الحدائق في اخبار الحقائق، الجزء الرابع، القسم الثاني،تحقيق نبيله عبد المنعم داود، مطبعه الرشاد، بغداد،1973م.

سه کتاب مروج الذهب مسعودي ،مورخ و جغرافي دان نيمه اول قرن چهارم ،سني ملوک الارض و الانبيا و يا تاريخ پيامبران و پادشاهان حمزه اصفهاني و العيون والحدايق في اخبار الحقايق از نويسنده اي گمنام از آن جهت اهميت دارد که همزمان با روي کار آمدن آل بويه نگاشته شده و در اينجا به واسطه تشابهات با هم معرفي شده اند.

اين3 کتاب که رويدادها را با محوريت سرنوشت خلافت پي گيري کرده اند ، به قدرت رسيدن سه برادر بويه اي و زمينه اي را که براي به قدرت رسيدن آن ها در در سرزمين هاي خلافت به وجود آمد،به ويژه در دربار حکومتهايي مثل علويان طبرستان و زياريان که بر روي کار آمدن آنان تأثير مستقيم داشتند، توضيح داده اند.

در باره ي رويدادهاي سلطه احمد معز الدوله بر بغداد مهم ترين مطلبي که با استفاده از اين کتاب ها    مي توان بيان کرد آنست که در هيچ کدام ازين کتاب ها ذکري از قصد احمد در براندازي خلافت عباسيان  و جايگزين کردن آن با حکومت علوي که در منابع متأخرتر آمده وجود ندارد.

اين منابع فقط دو سه دهه ي اول حکومت آل بويه را پوشش مي دهند و وضعيت ديلميان را پيش از به حکومت رسيدن آل بويه مورد بررسي قرار مي دهد.

 

قمى ، حسن بن محمد بن حسن ،تاريخ قم، ترجمه حسن بن على بن حسن عبد الملك قمى، تحقيق سيد جلال الدين تهرانى، تهران، توس، 1361ش.

 از منابع مهم پژوهش درباره اين دوره است،(نوشته شده در 378)، براي اينکه گزارشهاي دقيقي از وضع مالي و کشاورزي يکي از مهم ترين شهرهاي ايران مرکزي ،قم در نزديکي شهر ري،از مراکز سه گانه آل بويه دارد.کتاب هم زمان با نيمه اول آل بويه،دوره رکن الدوله ، با حمايت وزير مشهور صاحب بن عباد که مؤلف در کتاب بارها به وي و چگونگي رفتار او و پدرش با مردم اشاره کرده توسط محمدبن حسن قمي از عالمان شيعه نگاشته شده است.قمي برادر کارگزار قم بوده و برخي  مطالب را از بعضي افرادي که دست اندر کار امور مالي بودند شنيده و گزارشهاي دقيقي درباره نحوه مساحت زمين ها ، خراج گيري ، کشاورزي ، کاريز ، نوع محصولات، آسياها ، تعامل حکومت هاي محلي و بزرگان شهرها با حکومت مرکزي در زمان آل بويه و پيش از آن دارد.او انصاف را رعايت کرده اما چون مورد حمايت آل بويه بوده بايد با منابع ديگر سنجيده شود.

 

صابي،ابو اسحاق ابراهيم بن هلال ،التاجي اخبار الدوله الديلميه( در اخبار ائمه زيديه في طبرستان و ديلمان و جيلان)،ويلفرد ماديلونغ، بيروت ،المعهد الألماني للأبحاث الشرقيه،1973م.

ابراهيم بن هلال صابي اين کتاب را به دستور عضدالدوله درباره تاريخ بويهيان نوشت.صابي به مسايلي چون مساکن گيل و ديلم و بزرگان قبايل آن ها ،ورود علويان به اين مناطق و چگونگي اسلام آوردن مردم و تشکيل حکومت علويان ، و در گيري هاي آنان با رقيبان به ويژه با سامانيان تا زمان رکن الدوله پرداخته است.چگونگي ظهور ديلميان در عرصه سياسي و اصل و نسب آل بويه و زياريان و برخي در گيري هاي آنان با يکديگر ،کتاب ذکر شده را براي ابتداي آل بويه بي نظير کرده است. با اينکه ديلميان از قديمي ترين اقوام ايراني بودند که نام خود را به منطقه محل سکونت خود داده اند و آل بويه از ميان آنان برخاستند اما نکته شگفت انگيز اينجاست که  صابي مفصل ترين اطلاعات درباره نظام طايفه اي ديلميان را آورده و نسب آل بويه رابه عرب ها نيز رسانده است.به اعتقاد برخي از پژوهشگران او که اين کتاب را به دستور عضد الدوله ،مقتدرترين حاکم بويهي نوشته، بايد نسب او را از طريق پادشاهان ايران به عرب ها هم نسبت مي داد تا گامي در راه انتقال خلافت به آل بويه برداشته باشد.

 

مسكويه، رازي، تجارب الامم و تعاقب الامم ، ترجمه علينقي منزوي، تهران، توس، 1376ش.

(د420)مهم ترين اثر مسکويه که از منابع اصلي تاريخ بويهيان است.مسکويه از نديمان حاکمان و وزيران بويه بوده است.زندگي مسکويه تقريبا مصادف با کل دوره بويهيان است .مشاهدات و شنيده هاي او از ابن عميد مهلبي و کارگزارن حکومتي درباره نقش اميران ،وزيران،دارالخلافه و واليان،خصوصيات آن ها ،روابط داخلي و خارجي حکومت ،ترکيب سپاه،قضاوت و قاضيان،امور مالي و مصادره ها و در گيري هاي گروه هاي گوناگون و اوضاع عمومي در زمان آل بويه است.تمرکز مسکويه در درجه اول بر حوادث دارالخلافه در قلمرو بويهيان و سپس سرزمين هاي شرقي خلافت است. مؤلف همچنين برخي ‌نامه‌ها و توقيعات را که ارزش تاريخي بسيار دارند،ضميمه کتاب کرده است.

 

اصطخري، ابواسحاق ابراهيم،  المسالك و الممالك ، ترجمه محمدبن اسعد بن عبدالله تستري، به كوشش ايرج افشار، تهران، انتشارات موقوفات دكتر محمود افشار يزدي هنگي،1373ش.

از کتب نوشته شده درسده چهارم وبه جهت هم زمان بودن با آل بويه اهميت ويژه اي دارد.شناسايي منابع طبيعي قلمروهاي که به تصرف آل بويه درامده مانند رودها ، معادن، محصولات کشاورزي،راه هاي بازرگاني و منابع انساني و نحوه اداره برخي مناطق به ويژه فارس مي تواند مورد استفاده باشد.

 

مقدسي ، شمس الدين ،احسن التقاسيم في معرفة الاقاليم ، ترجمه علينقي منزوي،مولفان و مترجمان، 1363ش.

اين کتاب سفرنامه اي است در جغرافياي تاريخي سرزمين هاي اسلامي و نواحي اطراف آن در اواخر قرن 4ق که مقدسي علاوه براستفاده از اطلاعات پيشينيان و آگاهان؛ آنچه  را که در طي سفر و اقامت در سرزمين هاي مختلف ديده، نوشته است.اين کتاب حاوي اطلاعات مهمي در زمينه هاي مختلف است .اما مهترين نکته هم زمان بودن آن با دوران اوج آل بويه است و گزارشهاي اقدامات عمراني ،اقتصادي و گاه سياسي پژوهشگر را قادر مي سازد درباره پيشرفت ها و پسرفت ها در اين دوره بهتر داوري کند.البته او بر مذهب اهل تسنن تعصب ورزيده و گاه ويژگي هاي ناروايي را به مردمان ايراني به ويژه ديلميان شيعه نسبت داده است.

 

ابن بلخي، فارس‌نامه، تصحيح گاي ليسترنج و رينولد الن نيکلسون، تهران،انتشارات اساطير، ۱۳۸۵.

اين کتاب که در تاريخ بسيار نزديک به سقوط بويهيان فارس نوشته شده)448ق)، داراي اطلاعات ارزشمندي در تاريخ سياسي ،اجتماعي،اقتصادي و جغرافيايي فارس به عنوان مهم ترين مرکز آنان از پيش از اسلام تا زمان نويسنده است .تاريخ و محدوده مرزهاي ارس ، کوره ها ، استعدادهاي کشاورزي،صنعتي و معدني،شيوه هاي ماليات گيري و ميزان آنها ،شهرها و قلاع ها،راه ها و ساخت و سازها و آباداني آن ها در دوره تثبيت حکومت آنان و رو به ويراني نهادن بسياري از شهرهاي فارس به خاطر درگيري هاي درون خانوادگي و يا بر اثر قدرت گيري نيروهاي مرکز گريز شبانکاره يا ترکمانان از مطالبي است که تنها در اين کتاب مي توان يافت .بنابر اين يکي از محوري ترين منابع آل بويه است .

 

صابي ،ابوالحسين هلال بن محسن ، تحفه الامراء في تاريخ الوزراء ،تصحيح هنري فردريک آمِدرُز، بيروت، 1904م.

(د448) از کاتبان بويهيان بوده و مانند مسکويه به اخبار اداري دقيقا واقف بوده است و به شرح حال وزيران برجسته آل بويه و خلفاي عباسي پرداخته است.کتاب او اخبار سالهاي 360 تا 447 را شامل مي شود اما بخش اعظم آن گم شده و فقط8 جز از آن که شامل حوادث 389 تا 393 است ،باقي مانده است.

 

رودراوري، ابوشجاع محمدبن حسين،ذيل كتاب تجارب الامم، تصحيح ه.ف آمدروز، مصر، شركه التمد ن الصناعه،1916م.

ابوشجاع محمد بن حسين بن عبدالله رودراوري از رودراور همدان،وزير مقتدي عباسي در476تا484پس از مطالعه تجارب الامم،تصميم گرفت رويدادها را از 368 تا 389که مسکويه نتوانسته بنگارد.به همان سبک بينابين درازنويسي و اختصار بيش از حد به رشته تحرير در اورد.

 

ناصرخسرو، ابومعين حميدالدين ناصربن خسرو قبادياني مروزي،سفر نامه ناصر خسرو، تصحيح محمد دبيرسياقي، كتابفروشي زوّار،1361.

ناصرخسرو(394-481)،  سفر خود را به عزم مکه در شعبان 437،مقارن با فروپاشي آل بويه از مروآغاز واز طريق مرو،نيشابور،توس،ري،قزوين و آذربايجان بخش شمالي قلمرو ال بويه را که دراين هنگام در دست غزنويان و در حال تحويل به سلجوقيان بود را مشاهده کرد .او در راه بازگشت از مکه در سال 442 تا444  بخش هاي جنوبي قلمرو ال بويه از خليج فارس به سوي اصفهان و خراسان از نظر گذراند. تنها با اين منبع که يکي از شواهد عيني فروپاشي سياسي و رونق نسبي اقتصادي قلمرو آل بويه در هنگام تحويل قدرت به سلجوقيان بوده؛اوضاع شهرهاي بازمانده از سلطه بويهيان،راه ها ،بازارها ، صنايع، ناامني ها و درگيري هاي ميان آخرين افراد آنان و افتادن اصفهان به دست سلجوقيان ، ،قابل تحليل است.

 

 بيروني, ابوريحان ، الجماهر في معرفه الجواهر ،حيدرآباد، دکن, ۱۳۵۵.

اين کتاب به جهت پرداختن به رويدادهاي سلطه احمد معز الدوله بر بغداد به ويژه ذکر قصد معزالدوله در براندازي خلافت عباسيان  و جايگزين کردن آن با حکومت علوي حايز اهميت است که بنا بدلايلي از اين امر صرف نظر کرد.

 

بيهقي، ابوالفضل محمدبن حسين، تاريخ بيهقي، تصحيح علي اكبر فياض،دانشگاه فردوسي مشهد،1356ش.

ارزش تاريخ بيهقي بر کسي پوشيده نيست.از منظر تاريخ آل بويه ، اين کتاب اطلاعات اندک اما مهمي درباره ي اهميت ايران مرکزي و شهرهاي ري و اصفهان و از لحاظ منابع اقتصادي و موقعيت سوق الجيشي و ارتباطي دارد ؛ وضعيتي که ريشه بسياري از در گيري ها به ويژه ميان سه حکومت غزنويان ،آل بويه و سامانيان بوده است.اين منبع روشني بخش رويداد حمله غزنويان به شاخه ري خاندان بويه و برانداختن آن در 420ق  است.اين کتاب در زمره منابعي است که توسط دبير وابسته به غزنويان نوشته شده و دست کم ديدگاه مثبتي نسبت به آل بويه و مذهب شيعه ندارد.مطالب بيهقي معطوف به روابط خارجي آل بويه و غزنويان است.

 

همداني، محمد بن عبدالملک، تکلمه تاريخ طبري، تحقيق البرت يوسف کنعان، المطبعة کاتوليکيه، 1961.

نوشته همداني (د521) شامل حوادث 276 تا 476 است.کل تاريخ پيدايش تا سقوط آل بويه را شامل مي شود ولي مطالب او در مقاسه با مسکويه بسيار مختصر است.

 

مؤلف مجهول ،مجمل التواريخ و القصص، تحقيق ملك الشعراء بهار، تهران، كلاله خاور، بي تا.

داراي اطلاعات اندک اما مهمي درباره آل بويه است،(نگاشته شده در حدود520)،تصور مي شود نويسنده اين اثر فارسي که اهل همدان و نزديک به زمان آل بويه بوده ، در غرب ايران و اصفهان و نواحي اهواز که بيشتر تحت تصرف آل بويه بوده گشته و مطالب مورد اعتمادي دارد .او که از آثاري مانند تاريخ ابوسعيد آوي از وزيران آخر دوره آل بويه و کتاب ناپديد شده التاجي استفاده کرده به طور خاص به زنان ، فرزندان و اميران آل بويه،سن و زمان تولد و وفات آنان اشاره و رويداد حمله محمود غزنوي به ري و برافتادن آل بويه شاخه ري را آورده است.

 

ابن جوزى، ابوالفرج عبدالرحمان، المنتظم في تاريخ الملوك و الامم، بيروت، دارالكتب العلميه، ، 1412/1992.

 نوشته ابن جوزي(د597) که جلدهاي 14 تا 16 شامل مطالبي درمورد آل بويه است. او اولين فردي است كه مرحله آخر حكومت آل بويه را نوشته است.

كتاب اخبار فراواني از اوضاع عمومي و درگير يهاي خانوادگي آن دوره دارد. آوردن وفيات نيز از اين زمان مرسوم شده است.

 

ابن اثير،عز الدين أبو الحسن على بن ابى الكرم محمد جزري ،الكامل في التاريخ ، بيروت، دار صادر - دار بيروت، 1385/965.

 (م 620)امتيازاين کتاب عدم خلاصه نويسي رايج در دورانش و بررسي بادقت حوادث است. اطلاعات او به ويژه درباره پايان خلافت بويهيان که منابع کمتر است بسيار ارزشمند و گاه مکمل منابع هم عصرآل بويه است .زيرا گاه منابعي مانند مسکويه در جانبداري از بويهيان از ذکر مواردي مانند باج سالانه صد و پنجاه هزار دينار که درسال361 رکن الدوله و عضد الدوله ،پس از سلطه بر کرمان ،متعهد شدندکه به سامانيان بپردازندو طفره رفته اند ،ابن اثير از آن خبر مي دهد.

 

ابن اسفنديار،بهاالدين محمد بن حسن ، تاريخ طبرستان ، چاپ عباس اقبال ، تهران ، 1320 ش.

 از مهم ترين و قديمي ترين تاريخ محلي شمال ايران است،(نوشته شده در613)،و نويسنده اش به دليل آشنايي با زبان فارسي و عربي در دربار آل باوند سمت داشته و گرايشهاي شيعيانه خود را در آن نشان داده است.کتاب مطالب مهمي درباره وضعيت سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و مذهبي منطقه اي دارد که بويهيان از آن برخاستند .

از شرح رويدادهاي سياسي کتاب؛ نگاه و انديشه علويان طبرستان ، مخدومان بويهيان و ديلميان ، نقش و تأثير آنان بر تحرک ديلميان و در نهايت تشکيل دولت آل بويه مي شود.

 

 

کتب مؤخر

فقيهي ،علي اصغر، آل بويه نخستين سلسله قدرتمند شيعه، تهران،انتشارات‌ صبا ،  ۱۳۴۵ .

در مورد اوضاع اقتصادي و مالي در دوران آل بويه به ويژه در مورد نحوه معامله و نوع و ارزش پول هاي  هاي رايج اطلاعات سودمندي را به ما ميدهد

 

فقيهي، علي اصغر،آ ل بويه و اوضاع زمان ايشان، گيلان،رشت،صبا،1375ش.

بيشتر اطلاعاتي که در منابع مقدم و درباره ى همه جنبه هاي آل بويه آمده، گرد آورده است.کتاب بيشتر توصيف است تا تحليل اما  داده هاي ارزشمندي از منابع را فراهم آورده است.

تركمني آذر، پروين ، ديلميان در گستره تاريخ ايران (حكومتهاي محلي،آل زيار،آلبويه)،تهران،سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها،1384.

 

ترکمني آذر در اين کتاب به طور فشرده به حکومت زياريان و ديلميان پرداخته است.

 

ايمانى فر ، محمد ،تاريخ تحولات سياسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى در دوره ى آل بويه، قم،چاپ قلم،1389.

طبق گفته ى مؤلف در مقدمه ى كتاب، وى هنگام جمع آورى اخبار و اطلاعات جهت پايان نامه ى فوق ليسانس خود با عنوان( اقدامات سياسى، فرهنگى،  مذهبى و عمرانى عضدالدوله ديلمى) بيش از پيش متوجّه خلاء علمي دوره  آل بويه شده است، لذا بعد از دفاع پايان نامه، درصدد تأليف تاريخ آل بويه برآمده است. وي اعتقاد دارد كه با توجه به پژوهش هاي انجام شده توسط محققين برجسته خلاء تاريخى اين دوران هم چنان باقى و با توجه به رشد و اعتلاى علوم، ضرورت ارائه ى پژوهشى نو و عميق احساس شده كه موجب ايجاد انگيزه و هدف جهت تدوين و تأليف اين كتاب شده است  در اين کتاب مؤلف ابتدا نيم نگاهي به تاريخ عمومي جهان مقارن حكومت آل بويه انداخته سپس تاريخ تحولات سياسى آل بويه، تشكيلات حكومتى، اوضاع اقتصادى ,  و فرهنگي در دوره ى آل بويه پرداخته است.

 

احياي فرهنگي در عهد آل بويه:

Kraemer, Joel L. (1986), Humanism in the Renaissance of Islam, Leiden.

كرمر،جوئل،احياي فرهنگي در عهد آ لبويه، ترجمه سعيدحنايي كاشاني،تهران،نشر دانشگاهي،1375ش.

 درواقع مترجم به جاي نام اصلي كتاب كه انسان گرايي در عصر رنسانس اسلامي بوده، عنوان فرعي را برگزيده است. همان گونه كه مؤلف اذعان داشته، دراين كتاب كوشيده با مورد توجه قرار دادن پديده انسان گرايي در دور هاي مشخص، يعني زمان بويهيان، نشان دهد كه كوششي آگاهانه از سوي مسلمانان براي جذب و انتقال ميراث فكري يونان باستان به عالم اسلامي وجود داشته است. او مي گويد منظورش از رنسانس اسلامي، اشاره به احياي معارف و ادب قديم در مهد تمدن اسلامي است و نه نوزايي خود اسلام.

نويسنده در آن كم وكيف كار و اصطلاحات انسان گرايي، رنسانس وريشه هاي حيات فرهنگي در آن دوره را آورده و در فصل اول به قدرت رسيدن آل بويه، روابطشان با عباسيان، سياست مذهبي و ميراث ملي بغداد در عهد فرمانروايي آنان، حيات فرهنگي در آن عهد، مذاهب اسلامي، مكاتب كلامي، اقليت هاي غيرمسلمان، روابط و مناسبات خارجي را بررسي کرده است نويسنده از منابع فراواني سود برده و شايسته است تأكيدشود كه بيشترين نوع منابع وي ادبي و غيرتاريخي هستند. با اين همه به نظر مي رسد برخى از داور يهايش جاى تأمل دارد. او آ ل بويه و عضدالدوله را به استناد كتيبه هاي كه مدعى شده از او در تخت جمشيد به اسامى  دوازدهم امام مزين است، اثنى عشرى دانسته، در حالي كه ارجاع نداده  و تا جايى كه نگارنده تحقيق كرده، كتيبه هايي از او با نام دوازده امام وجود ندارد.

 

سکه هاي آل بويه:
Treadwell, Luke(2001), Buyid Coinage: A Die Corpus, Oxfor.

 

اين اثر پژوهشي ارزشمند در زمينه سکه هاي آل بويه نوشته لوک تردول است که از مهم ترين منابع درباره ي آثار غيرمکتوب اين دوره محسوب مي شود و بر اقتصاد و محدوده قلمرو و صنعت و بازرگاني  آل بويه پرتو مي افکند.

 

اوضاع اجتماعي در دوران آل بويه :


Mottahedeh, Roy(2001), Loyalty and Leadership in an Early Islamic

Society , London/ Newyork.

 

متحده، روي پرويز، اوضاع اجتماعي در دوره آ ل بويه؛ وفادارى و رهبرى در جامعه اسلامى

سده هاى نخستين ، ترجمه محمدرضا مصباحي وعلي يحيايي، خانه آبي، مشهد،1388ش.

 

ترجمه چاپ دوم مهم ترين اثر پروفسور متحده استاد دانشگاه هارواردبا عنوان وفاداري و رهبري در جامعه اسلامي سده هاي نخستين و ادامه ي کارهاي پژوهشي او در دوره دکترا درباره آل بويه است که با استفاده از منابع اوليه و اصيل تاريخي ،ادبي و اجتماعي در چهار فصل نوشته است و به تاريخ شکل گيري نظام هاي سياسي ، فقهي و کلامي در جامعه اسلامي ؛ گونه هاي رهبري و وفاداري و به طور کلي سنن اجتماعي در ميان رده هاي مختلف مسلمانان وارتباط اين دو در شکل دهي ساختار جامعه اسلامي در سده ها ي4و5 يعني برجسته ترين دوره هاي تاريخ ايران و اسلام يعني ايران و عراق زير سلطه حکومت شيعه مذهب آل بويه مي پردازد.با اين که تمرکز نويسنده بر اوضاع اجتماعي و سنت هاي بر آمده از اسلام و عرف مانند سوگند ها ،نذر و امان و ..که انسجام دهنده جامعه آن روزگار بوده است  مي توان از آن به برخي از مسايل اقتصادي مرتبط با اين سنت هاي اجتماعي نيز دست يافت.

 

كبير، مفيض الله، آ ل بويه در بغداد، ترجمه مهدي افشار، تهران،رفعت،1388ش.

Kabir, Mafizullah (1964),The Buwayhid Dynasty of Baghdad ,Calcutta.

سلسله آل بويه در بغداد نوشته مفيض الله کبير و به زبان انگليسي است.تمرکز کتاب بر آل بويه بغداد است اما جامع ترين تحقيق  در جنبه هاي پيرامون يک حکومت است و آقاي مهدي افشار آن را ترجمه کرده اند.

آل بويه و خلافت:


Busse, Herber(1969), Chalif und Großbkönig ,Beirut..

پرحجم ترين اثري که به زبان آلماني و اروپايي درباره آل بويه از ظهور تا سقوط نوشته شده است ازهربرت بوسه.

 

سلسله بوييان در عراق:

Donohue, John J(2003), The Buwayhid Dynasty in Iraq ,Brill..

جان جي دانهو فارغ التحصيل تاريخ عرب از هاوارد.او در بيش از 372 صفحه به انگليسي کوشيده بر خلاف نظر مينورسکي که سلسله بويهيان را ميان پرده ي ايراني بين حمله مسلمانان عرب و حکومت هاي ترک زبان پس از بويهيان دانسته ،به مطالعه ي نهادهاي سياسي و اجتماعي مانند خلافت و اقطاع داري بپردازد که در دوره حکومت بويهيان در بغداد مرکز خلافت عباسيان بازسازي و گسترش يافتند.با آمدن بويهيان ديلمي و تأسيس سلسله اي که حدود يک سده عمر کرد ،اين نهادهاي اساسي شکل گرفتند.

.

الدوري،عبدالعزيز، تاريخ العراق الاقتصادي في القرن الرابع الهجري، مطبعه دارالمعارف،بغداد،1984م.

از ويژگيهاي اين کتاب تنظيم دقيق مباحث ،پرداختن به دگرگوني هاي پس از روي کار آمدن آل بويه و جدول هاي گوناگون در تغيير وزن سکه ها و کتاب شناسي دقيق آن است.

 

منيمنه،حسن، تاريخ الدوله البويهيه السياسي و الاقتصادي و الاجتماعي و الثقافي مقاطعه فارس(334-447ق(، بيروت، دارالجامعيه،1407ق.

مؤلف شاخه ي فارس آل بويه را مورد پژوهش قرار داده که مهم ترين و حاصلخيزترين ولايات و مرکز ظهور برخي حکومت هاي ايران است.نويسنده قصد دارد تاريخ عباسيان را از طريق پرداختن به فارس زمان بويهيان بررسي کند و در کتاب به بويهيان فارس وسياست آن ها ، اوضاع اداري و سياسي و اقتصادي در فارس،زندگي اجتماعي شهري وحيات فرهنگي پرداخته و در ملحقات ،فهرست وزيران بويهيان فارس و عراق و اسامي اميران بويهي را آورده و نويسنده نگاهي نو ، تحليلي و منصفانه به بويهيان دارد.

 

مقالات

اوضاع اداري قزوين در دوران آل بويه:


Mottahedeh, Roy(1973), “Administration in Buyid Qazwin ,” in Islamic Civilisation 950 – 1150 ,edited by D.S. Richards ,Oxford.

نوشته روي متحده در آن به طور جزيي به رابطه اداري و اقتصادي قزوين به عنوان حکومتي محلي با حکومت مرکزي در آستانه روي کار آمدن ديلميان و دوره آل بويه(شاخه ري)مي پردازد.

سکه شناسي:

مايلز، جي. سي، (سكه شناسي)، ترجمه حسن انوشه ،تاريخ ايران کمبريج،ج4، تهران، امير كبير،1363ش.

مقاله ايست که مايلز به اختصار دربار سکه از ايام فتح ايران به دست مسلمانان در سده5 و ظهور سلاجقه در جلد4 تاريخ ايران کمبريج نوشته است و هنوز يکي از جامع ترين نوشته ها به شمار ميرود.اين نوشته دور نمايي از دگرگوني ها در ضرب سکه ،مکان ضرابخانه هاي حکومت هاي ايراني و به ويژه آنان که هم زمان با آل بويه اند و نيز خود آل بويه نشان مي دهد.

سازمان نظامي در دوره آل بويه:

Bosworth, C. E(1965), Military Organisation under the Būyids of

Persia and Iraq, Oriens ،Vol. 8.

ويژه ترين نوشته درباره سپاه و تشکيلات آن ،اثر باسورت متخصص سده هاي ميانه  که از جامعيتي کم نظير بر خوردار است.پرداختن به سپاه و آگاهي ازکارکردش از آن جهت اهميت  دارد که نظاميان مهم ترين گروه در ظهور حاکميت آل بويه و بعدها به عنوان برترين گروه جامعه بودند.بايد دقت داشت که باسورت با آن که در آغاز مقاله نسبت به تأثير پذيري از منابعي که نسبت به آل بويه بدبين بوده اند،هشدار داده، ولي خود در اين دام افتاده و برخي فعاليت هاي مثبت در دوره ال بويه را بازتاب نداده است.

 

نامه هاي خصوصي،مکاتبات رسمي: ديو ان انشاي آل بويه به عنوان يک منبع تاريخ

Hachmeier, Klaus u(2002), Private Letters, Official Correspondence: Buyid Insha’ as a Historical Source, Journal of Islamic Studies, 13(2).

 

هاخ ماير، كلايوس يو ،(نامه هاي شخصي، مكاتبات رسمي) ، ترجمه و تحقيق رجبعلي يحيايي، فصلنامه تاريخ اسلام، سال نهم،، ش 33،43، بهار و تابستان، 1378،227  273 .

کلاس.يو.هاخ ماير در مطالعه اي انتقادي با تقسيم منابع تاريخي هر دوره به دو دسته منابع روايي و آثار باقي مانده، نشان داده است که منابع روايي در دوران آل بويه داراي ضعف هاي اشکال و انحراف در انتقال مطالب ، اصالت مؤلف و جانبداري هستند.ازين روي عمده ي پژوهش هاي محققاني مثل کبير کامل نيستند .پس بايد گزارش منابع روايي را با آثار باقي مانده انتزاعي مثل زبان وفرهنگ ,  و اشيايي چون سکه،کتيبه،بناو نوشته هايي مانندرسايل ديواني و نامه هاي شخصي، اصلاح يا تکميل کرد.او با بررسي رسايل صابي که يکي از چهار مجموعه از رسايل  باقي مانده از ديوان انشاي بويهيان است مي کوشد ارزش اين منابع را که جزء رده نوشتاريند نشان دهد.

 

هنر در عهد آل بويه:

Kuhnel,E(1956), Die Kunst Persiens Unter den Buyiden,ZDMG.

مقاله ايست به زبان آلماني از ارنست کونل از متخصصان هنر ايران اسلامي  که در مجله ي zdmgچاپ شده است.مقاله با وجود حجم کم به خاطر تخصصي بودن از اهميت زيادي برخوردار است.بايد يادآور شد که کلا نويسنده بيش از حد بر بازتاب هنر باستان در عصر آل بويه تأکيد کرده است.

بويهيان:

Tylman,Nagel(1990),buids,encyclopaedia,volume4.

مقاله ايست از تيلمان ناکل از نويسندگان آلماني دنياي عرب که مقاله آل بويه را در ايرانيکا نوشته وبا وجود فشردگي، مطالبي نو دارد مانند زياني که آل بويه در نهايت از درگير شدن در بحران عراق متحمل شد.

 
تحقيق از:
اكرم عبدوس