جشن‌های ایرانی به جشن‌هایی ملی و مردمی گفته می‌شود که دارای ریشه تاریخی ایرانی هستند و از دوران باستان تا به امروز رسیده‌اند. برخی از این جشن‌ها کم‌وبیش زنده هستند.

جشن‌های زنده به جشن‌هایی اطلاق می‌شود که بنا به سنت تاریخی در میان مردم رایج است (مانند جشن نوروز). جشن‌های فراموش‌شده به جشن‌هایی اطلاق می‌شود که بنا به سنت تاریخی برگزار نمی‌شوند (مانند جشن بهاربد)، اما ممکن است کوشش‌هایی برای احیای آنها برخی از آنها رواج داشته باشد (مانند جشن اسفندگان).

جشن‌های حکومتی (مثل جشن سالگرد انقلاب) و جشن‌های دینی (مثل عید غدیر مسلمانان، سدره‌پوشی و شاه‌ورهرام زرتشتیان، و مولودی ارامنه) بنا به عرف نویسندگان و پژوهشگران جزو جشن‌های ایرانی به حساب نمی‌آیند. برگزار شدن یک جشن توسط پیروان ادیان و اقوام گوناگون دال بر انتساب آن جشن به آن دین یا قوم نیست. برای مثال برگزار شدن جشن نوروز توسط مسلمانان و زرتشتیان دلیل بر اسلامی بودن یا زرتشتی بودن آن جشن نیست.

شکل تاریخی برگزاری جشن‌ها (چنانکه در متون و منابع آمده است) با شکل فعلی و رایج برگزاری هر جشن، دو موضوع متفاوت است که همواره شبیه یکدیگر نیستند.

 
ویژگی های عمومی جشن های ایرانی :

بررسی جشن‌های ایرانی و زمان برگزاری آنها نشاندهنده ویژگی‌هایی مشترک در میان همه آنهاست. نخست اینکه تقریباً همگی در پیوند با پدیده‌های طبیعی و کیهانی و اقلیمی هستند و به همین دلیل کوشش شده است تا زمان برگزاری آنها هر چه بیشتر با تقویم طبیعی منطبق باشد.

دوم اینکه تقریباً هیچکدام برگرفته از دستورهای دینی نیستند. با اینکه همواره پیروان ادیان گوناگون تلاش کرده‌اند که برخی از آنها را مراسم دینی خود معرفی کنند؛ اما نمی‌توان آنها را متعلق به هیچ دینی دانست. اما برخی کسان تلاش می‌کنند تا این جشن‌ها را در پیوند مستقیم با ادیان بدانند.

سومین ویژگی گردهمایی‌ها و مراسم ایرانی در این است که با سرور و شادی همراه هستند و غم و اشک و گریه در آنها جایی ندارد. حتی مراسم عید «بمو» در میان مانویان که اتفاقاً همزمان با روز جانباختنمانی بوده، همراه با سرود و شادی برگزار می‌شده است.

چهارمین ویژگی جشن‌ها و مراسم ایرانی در احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت است. در هیچکدام آیین‌های ایرانی اثری از خشونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمی‌شود. بلکه حتی با آیین‌هایی همراه است که به انگیزه پاکیزگی و پاسداری از محیط زیست برگزار می‌شود.

ویژگی پنجم، پیوند ناگسستنی جشن‌های ایرانی با آتش است. حتی اگر آن جشن پیوند چندانی با آتش نداشته باشد، اما عموماً اخگری کوچک به آن رسمیت و تقدسی بیشتر می‌بخشد.

ششمین ویژگی عمومی جشن‌ها و مراسم ایرانی چنین است که با زادروز یا سالمرگ کسی در پیوند نیست و آنگونه که از متون کهن همچون شاهنامه بر می‌آید، برای ایرانیان زادروز کسی اهمیتی فراوان نداشته و به ندرت آنرا ثبت می‌کرده‌اند؛ چرا که هر کسی در روزی زایش یافته و در روزی در می‌گذرد. آنچه برای ایرانیان با ارزش بوده و آنرا ثبت کرده و گاه جشن می‌گرفته‌اند، «انجام کاری بزرگ» بوده است که نمونه‌های آنرا در شاهنامه فردوسی می‌بینیم. می‌دانیم که فردوسی نیز تنها به ثبت زمانِ پایانِ کار بزرگ خود که همانا «سرایش شاهنامه» باشد، بسنده کرده و از یادآوری صریح زادروز خود خودداری کرده است.

هفتمین ویژگی‌های عمومی در گستردگی مراسم است. ایرانیان جشن‌ها و آیین‌های میهنی خود را به گونه‌ای یکپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفت‌انگیزی برگزار کرده و تفاوت‌های قومی و دینی و زبانی را عامل بازدارنده این یگانگی نمی‌دانسته‌اند. آیین‌های ایرانی متعلق به همه ایرانیان است و همه برای نگاهبانی از آن کوشیده‌اند. کسانی که با تعصب‌های نابجای دینی یا قومی نقش خود در پاسداری فرهنگ ایران بیشتر از دیگران می‌دانند، به این همبستگی باشکوه مردمان ایرانی آسیب می‌زنند.        

 

جشنهای ایران باستان :

جشن‌های ایران باستان به جشن‌های ایران در دوران ایران باستان اشاره دارد. جشن‌های بزرگ ایرانیان باستان عبارت بودند از: نوروز، مهرگان، جشن‌های آتش، گاهنبارها و جشن فروردگان که در خلال هر یک از این جشن‌ها مراسم و جشن‌های وابسته‌ای نیز برگزار می‌شده‌است. لازم به تذکر است که تاریخ جشن‌های ذکرشده و تقسیم‌بندی ماه‌ها بر اساس گاه‌شماری ایران باستان است و با گاه‌شماری هجری شمسی امروزین مطابقت ندارد.
واژه جشن فارسی گرفته شده از یسن Yasna اوستایی است، به معنی ستایش و پرستش. جشن با سکون حرف دوم در ایران به همان معنی عید است که زرتشتیان نیز به همین مفهوم و معنی آن را بکار می‌برند. هدف از برگزاری این همه جشن‌ها و گردهمایی‌ها نزدیکی افراد جامعه و موانست آنان و تمرکز نیرو و اتحاد و اتفاق بوده‌است.
 

روزهای همنام با دوازده ماه و جشن های ماهانه :
 نام‌های دوازده‌گانه ماه‌ها با دوازده نام از اسامی روزها، مشترک هستند. در مثل فروردین نخستین ماه سال و آغاز بهار است در حالی که روز نوزدهم هر ماه نیز فروردین نامیده می‌شود یااردیبهشت دومین ماه و سومین روز ماه نیز به شمار می‌رفته‌است. بدین شیوه هرگاه نام روز و ماهی موافق می‌افتاد، آن روز را جشن می‌گرفتند و از این رهگذر دوازده جشن در سال که بهتر است آنها را جشن‌های ماهانه بنامیم، پدید می‌آمد. این جشن‌ها در جدول بالا نمایان است.

 

جشن مهرگان :
 روز شانزدهم مهرماه هر سال، که به نام ایزد مهر نام گذاری شده است هنگام برگزاری يکي از مهمترین جشنهاي ایرانیان با نام جشن مهرگان است. در مورد پیدایش این جشن نظرات مختلفی وجود دارد. بیرونی میگوید که چون در این روز آفتاب بر عالمیان پیدا شد، این روز رامهرگان (هنگامه خورشید) نامیدند. پادشاهان ساسانی در این روز تاجی به شکل خورشید بر سر می گذاشتند و آن را به با شکوه ترین وجهی جشن می گرفتند. اما مشهور ترین روایت در مورد این جشن آن است که در این روز فریدون بر ضحاک پیروز شد و و او را در کوه دماوند به بند کشید.
بر اساس روایت دیگر مهرگان سالروز قیام کاوه بر علیه ضحاک مار دوش است که از شروع تا پایان این قیام 6 روز به طول انجامیده و سرانجام  در 21 مهرماه پیروزی بر ضحاک به دست می آید.
این جشن از قدیمی ترین جشن های بشری و بدون شک مربوط به آیین های پیش از زرتشت است که در دین زرتشتی هم به گرامی داشت آن تاکید شده است. 

جشن تیرگان:
در روز سیزدهم تیر زرتشتی (10 تیر خورشیدی) که به نام تیر یا تِشتَر -از ایزدان مهم ایران باستان- نام گذاری شده است، یکی از مهم ترین جشن های ایرانی واقع است. این جشن که به تیر گان مشهور است بنا بر منابع تاریخی برای بزرگداشت واقعه تیر اندازی آرش کمانگیر است.
در این روز مردم به یاد روزهای جنگ در دوران اساطیری گندم و میوه پخته می خوردند. ایرانیان در این روز به شست و شوی تن می پرداختند و با پاشیدن آب بر روی یکدیگر این روز را گرامی داشتند. امروزه هنوز هم در مناطقی از مازندران آثاری از برگزاری این مراسم برجا مانده است.

جشن نوروز :
با نشستن جم بر تخت زرین  مانند خورشید در میان زمین آسمان تابان شد و لقب شید را که چم درخشان است از آن خود کرد. این روز را جم "روز نو" خواند و جشن گرفت، زیرا دوره جدیدی در پادشاهی جم آغاز شد. این اتفاق در روز نخست سال خورشیدی رخ داد. از این به بعد نوروز را که بعد از جشن سده پدید آمده بود جشن گرفتند. زیرا جشن سده در میان جشن های کهن نخستین و قدیمی ترین است و از نظر زمانی،در اسطوره ها، در زمان هوشنگ پدید آمده است. بعد جشن نوروز در زمان جم و بعد مهرگان در زمان فریدون و بعد تیرگان در زمان منوچهر جشن گرفته شدند.
اما از هنگام  پادشاهی داریوش بزرگ می دانیم که نوروز جشن گرفته شد و گاهشماری اوستایی جای گاه شماری کهن را گرفت و تخت جمشید را تخت گاه جشن نوروزی هخامنشیان میدانیم. 

جشن سده:
جشن سده (جشن آتش) بعد از جشن نوروز و جشن مهرگان مهمترین جشن ایرانیان بوده است. این جشن که آن را یادگار اردشیر بابکان دانسته اند، در دهمین روز از بهمن ماه برگزار می شده و با مراسم خاص و بسیار جالبی همراه بوده است. بیرونی می گوید که در این جشن مردم آتش های بزرگی بر پای می کرده اند و به خوردن و آشامیدن و شادی می پرداختند.
در مورد پیدایش این جشن هم نظرات مختلفی ابراز شده است. از جمله اینکه گفته اند چون از این روز تا نوروز 50 روز و 50 شب و جمعاً صد شب و روز بوده، آن را به نام سده نامیده اند. 

عیدهای اسلامی و مذهبی:
در ایران امروز به جز جشن نوروز و آئین های مرتبط با آن دیگر جشنها تقریبا (جز در میان زرتشتیان) متروک است. مردم ایران به جای آنها عید های مذهبی مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد مبعث، عيد غدير، نيمه شعبان و... را جشن گرفته و گرامی می دارند. در تقویم امروز ایران نیز، اغلب روز های جشن تعطیل از اعیاد مذهبی هستند. 

جشن یلدا :
در شب اول دی ماه که شب آغازین زمستان و طولانی ترین شب سال است؛ ایرانیان از دیرباز یکی از جشن های مهم خود را برگزار میکرده اند که یلدا یا شب چله نامیده می شود. واژه یلدا از زبان سریانی گرفته شده و به معنای تولد است. سبب نام گذاری این شب را چنین گفته اند که در پایان این شب دراز خورشید (مهر) متولد شده و تاریکی و سیاهی را از میان می برد. این جشن شاید تنها جشنی باشد که به همراه نوروز در سراسر ایران و در میان همه اقوام گرامی داشته می شود و شهر نشینان و روستائیان همگی به آن وفادارند و در این شب دست کم ساعاتی را به شب نشینی و خوردن میوه و آجیل می پردازند.

چهارشنبه سوری :
به نظر می آید مخلوط شدن جشن سده و جشن فروهرها باعث به وجود آمدن چهارشنبه سوری شده است. اما آیینی است که در باور های عامیانه ی ایرانیان ریشه دوانده است و باید بخش های نیکوی آن را پاسداری کرد. جشن چهار شنبه سوری مانند دیگر جشن های ایرانی ایین های ویژه خود را دارد مانند: آجیل مشکل گشا، قاشق زنی، فال کوزه ، فال گوش، کوزه شکنی و...

    

سخن پایانی :
و این بود گوشه ای از معرفی جشنهای ایرانیان .... و چه شاد بودند و شاد زیستند نیاکان ما ، و هم اکنون ما در این عصر ارتباطات و اطلاعات و با این تکنولوژی چگونه زندگی میکنیم .......؟؟؟!!!