تاریخچه گردشگری در ایران و جهان :

از گذشته‌های دور مردم به منظور خرید، گشت و گذار، بازدید از اماکن تاریخی و شهرهای بزرگ، با ابتدایی‌ترین وسایل به سفر می‌رفتند. آنان اغلب در قالب کاروان و بطور دسته‌جمعی سفر می‌کردند. بسیاری از این کاروان‌ها راهنمایانی نیز داشتند.  سفرهای فردی نادر و خطرناک بود. شاید بتوان سومریان را اولین قومی دانست که اقدام به سفرهای تجاری می‌کردند. در مصرحدود پنج هزار سال پیش سفرهای دریایی آغاز شد. پس از اختراع چرخ، چرخ و ارابه‌های چرخدار را از هر راهی نمی‌توانستند عبور دهند. به همین منظور راه‌ها ساخته شدند. اورها، بابلیان، مصریان، ایرانیان و یونانیان در این زمینه پیشگام بودند. آتن از نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد به شهری با جاذبه‌های فراوان برای گردشگری تبدیل شده بود. اما امپراطوری روم با ثروت و امکاناتی که برای مردمانش فراهم کرده بود و جاده‌ها و جاذبه‌های گردشگری و امکانات اقامت مسافران، جزء اولین کشورهایی بود که نوعی از گردشگری را پایه‌گذاری کرد که به سبک و سیاق گردشگری امروزی نزدیک است. «رومی‌ها برای دیدن بناهای تاریخی مانند معابد مشهور در مدیترانه به ویژه اهرام و آثار تاریخی مصر سفر می‌کردند. یونان و آسیای صغیر محل بازی‌های المپیک، آب گرم‌های طبی، استراحتگاه‌های ساحلی، تماشاخانه‌ها، جشن‌ها و رقابت‌های پهلوانی از جاذبه‌های گردشگری آن دوران به شمار می‌آید.

در قرن‌های چهارم و پنجم میلادی با سقوط امپراطوری روم، امنیت سفرهای تفریحی و گردشگری در اروپا دچار بحران شد و از فروپاشی این امپراطوری (یعنی آغاز قرن وسطی) تا دورۀ رنسانس (تا قرن 14 م) سفر در اروپا با خطرات بسیار همراه بود. مهم‌ترین حادثه قرون وسطی در اروپا را می‌توان جنگ‌های صلیبی دانست. 

یکی از عواملی که سفر را در دنیای باستان توسعه داد تجارت کالا علی‌الخصوص ابریشم و ادویه‌جات بود که از شرق به غرب حمل می‌شد و برای این منظور جاده ابریشم احداث شد که تا قرن‌ها محل عبور تجار، مسافران و نمایندگان حکومت‌ها در زمان‌های قدیم بود. مارکوپولو Marco Polo جهانگردی که در قرن سیزدهم از ایتالیا به چین سفر کرد، بیشتر مسیر خود را از این طریق طی نمود او از کشورهایی مثل ایران، هند و چین عبور نمود. وی نخستین سیاحتگر غربی بود که با سفرنامه‌اش، تعداد بسیار زیادی از مردم را به جهانگردی علاقمند ساخت.

سفر در میان مسلمانان نیز بسیار متداول بود. اصولاً بينش اسلامي بينش جهان‌گرايي و دنياگرايي است. قرآن کریم در آیات بسیاری سفر را توصیه کرده است؛ «قل سيروا في الارض ثم انظرو كيف كان عاقبه‌المكذبين» (انعام ـ 11، نحل ـ 36، نمل ـ 69) .در مجموع سیزده آیه شریفه در قرآن کریم درباره سیر و سیاحت و زمین گردی و جهان گردی است. در پی همین تاکیدها و سفارش‌های قرآن مجید از پیغمبر (ص) و ائمه معصومین (ع)، احادیث بسیاری راجع به سیر و سفر روایت شده است. پژوهش‌هاي دقيق و قابل توجهی از سوی  جهانگردان مسلمان انجام شده است.

تاریخچه گردشگری در ایران :

در تمامی دوران باستان (قبل از اسلام) شهرها، راه‌ها، اقامتگاه‌ها در امپراطوری ایران در حال گسترش بودند و به دلیل وجود یک امنیت نسبی سفر نیز در بین بازرگانان و اشراف رواج داشت. نوشته‌هايي در دست است كه از سفر بعضي از يونانيان و روميان به ايران در دوران پيش از اسلام حكايت دارد. پس از ورود اعراب مسلمان به ایران تا قرن‌ها وضعیت آبادانی در ایران رو به اضمحلال گذاشت با این حال به دلیل بنیان‌هایی که از دوران باستان در ایران وجود داشت از رونق و امکانات سفر برخوردار بود. از آنجا که مسلمانان در پی فتح و اکتشاف دیگر سرزمین‌ها بودند جهانگردی در قرون 9 و 10 میلادی به بعد در ایران رواج یافت از جمله معروف‌ترین جهانگردان این دوران می‌توان ناصرخسرو قبادیانی (قرن 9 میلادی) اشاره کرد. از سوی دیگربه تدریج و به ویژه طی قرون هفتم  به بعد جهانگردان غربی نیز در پی سفر به شرق و از جمله ایران برآمدند.  در قرون اولیه دوران اسلامی به پیروی از دوران پیش از اسلام سعی شد اقامتگاه‌هایی در ایران تأسیس شود که بسیاری از آنها همچنان بر جای مانده است. نخستين كسي كه از در دوران بعد از اسلام از مغرب زمين به ايران سفر كرد و سفرنامه‌اي را هم در شرح مسافرت خود به ايران نگاشت، بنيامين تودلاي اهل اسپانيا بود.

ایران در در دوران صفویه (قرون 16 و 17 میلادی) و علی‌الخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد. دوره سلطنت «شاه عباس اول» تا انقراض سلسله صفوي را مي‌توان يكي از مهمترين ادوار توسعه جهان‌گردي در ايران به حساب آورد، اين توسعه به چند عامل بستگي داشت كه مهمترين آنها عبارت بود از امنيت و توسعه راه‌هاي ارتباطي و تأسيسات اقامتي. 

در این دوره جهانگردان بسیاری به ایران سفر کردند که معروف‌ترین آنها می‌توان به آنتونی و رابرت شرلی ،جان باپتیست تاورنیه ، سر توماس هربرت ،جان کلاردین  اشاره کرد.

پس از دوره صفویه به دلیل ناآرامی‌های و بی‌ثباتی تا سال‌ها سرزمین ایران دچار هرج و مرج پی در پی شد اما از اواسط دوران قاجاریه با ثبات تدریجی داخلی از یک سو و گسترش پدیدۀ استعمار و رقابت‌های بین کشورهای قدرتمند اروپایی سفر به ایران راز‌های باستان‌ شناسی و تاریخی بسیاری رادرایران گشود. سير و سياحت ايرانيان و میل آنان به گردشگري در اروپا، از عصر مشروطيت رو به فزوني نهاد.

سی‌وسه‌پل اصفهان.

علل کاهش توریست به ایران :

موانع و تنگناهای فرهنگی موجود در جهانگردی ایران ابعاد مختلفی دارد که اهم این موانع را می توان به شرح ذیل بر شمرد:

۱-  بیم از اثرات مخرب جهانگرد بر فرهنگ

نگاهی به دیدگاههای افراد جامعه در ارتباط با ورود جهانگردان به ایران حاکی از آن است که بسیاری از افراد هنوز هم جریانهای توریستی را با دید منفی ارزیابی می کنند و چنین می پندارند که توریسم موجب تخریب و آسیب رسانی به فرهنگهای محلی در کشور می شود.

۲-  پندارهای نادرست جهانگردان از ایران

یکی دیگر از موانع فرهنگی موجود در زمینه جذب توریست به کشور، پندارهای نادرست بسیاری از توریستهای خارجی درباره ایران و پندارهای نابجای پاره ای از مسوولین دیگر کشورها در مورد این کشور می باشد.

انعکاس پاره ای از مسایل بعد از انقلاب به طور نادرست از سوی محافل خبری مختلف در جهان موجب شده است تا پیشینه ذهنی نامناسبی از طرز رفتار ایرانیان با خارجیان ایجاد شود و بسیاری از افراد جهانگرد که خواهان مسافرت به ایران هستند، انگیزه لازم برای مسافرت به ایران پیدا نکنند.

۳-  عدم تبلیغات مناسب در زمینه جاذبه های سیاحتی ایران

عدم شناخت جهانگردان از جاذبه های کشور موجب کاهش میزان جهانگردی در کشور شده است. علاوه بر آن در خارج از ایران نیز تصویر نامناسبی از کشور ترسیم شده است. لازم است رسانه های ایران بویژه؛ رادیو و تلویزیون نقشی فعال در زمینه معرفی واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ایران ایفا کنند.

در این زمینه نمایندگیها و رایزنیهای ایران نیز می توانند نقش اساسی و بهینه ای داشته باشند. علاوه بر ان تبلیغات قوی می تواند در آگاهی دادن به توریستها در مورد آب و هوای نواحی مورد نظر از لحاظ خوراک و پوشاک، آداب و رسوم، حمل و نقل، نقشی اساسی ایفا کنند.

4-  عدم شناخت سلایق جهانگردان و سیاحان خارجی

یکی از مهمترین ابزارها برای جذب جهانگردان خارجی میزان آشنایی با انگیزه سیاحان، سلایق و علایق آنانست.

با توجه به عناصر فرهنگی، ارزشها و هنجارها حاکم مناسب است که آگاهی و شناخت کافی از علایق و انگیزه های سیاحان خارجی داشته باشیم. بالاخص در ارتباط با سیاحان کشورهای مسلمان و آسیایی که هم از نظر مذهبی و هم از نظر فرهنگی نزدیکی بیشتری با ما دارند.

۵-  مشروط کننده های فرهنگی و مذهبی کشور

مسایل مذهبی موجبات مشروط سازی در ورود جهانگردان می شود. خصوصاً خانمها که در بدو ورود باید از نظر حجاب ضوابطی داشته باشند واین ضوابط و قواعد قیود تورستها می شود، این قیود و محدودیتها سبب می گردد جهانگردان کمتر جذب سفر به ایران بشوند. به عبارت دیگر برنامه ریزی مناسب جهانگردی باید به نحوی باشد که در حین حفظ ارزشها و عناصر ارزشمند فرهنگی، بتواند آنگونه که شایسته است نسبت به جذب سیاحان و جهانگردان خارجی اقدامات لازم را به عمل آورد.

۶- موانع فقهی و مذهبی

بسیاری از جهانگردان غیر مسلمان مشتاق دیدار از اماکن مقدس ایران بوده اند که با توجه به غیر مسلمان بودن و به جا نیاوردن آداب لازم در زمینه ورود به این اماکن با مشکل مواجه بوده و هستند. مادامیکه چنین تنگناهای ساختاری وجود داشته باشد، کوشش در جذب جهانگردان خارجی آنهم جهانگردان غیر مسلمان با موانع و مشکلاتی مواجه خواهد بود.

۷- ضعف تحقیقاتی و پژوهشی در این زمینه

بدلیل ضعف فعالیتهای جهانگردی تحقیق و مطالعه نیز در این زمینه با رکود و محدودیتهای زیادی روبروست. از بین مؤسسات تحقیقاتی دانشگاهها، هیچ یک گرایش خاصی برای تحقیق در زمینه جهانگردی ندارند. در سالهای قبل از انقلاب، طرح جامع جهانگردی کشور توسط مشاورین توریست کنسولت برای دولت ایران تهیه شده بود همچنین در کنار آن طرحهای موردی و منطقه ای زیادی نیز انجام شده بود. لیکن از آنجایی که شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم برای تهیه این طرحها، پیش فرضهای حاکم بر زمان خود را تعیین و دیکته کرده بودند، متأسفانه در حال حاضر هیچکدام از آنها برای شرایط امروز قابل استفاده نیستند.


نمایی از کاخ تچر در تخت جمشید.

سخن پایانی :

این مطالب را از آن جهت در وبلاگم قرار ام که 5 مهرماه روز " جهانی جهانگردی " می باشد. لذا بر خود لازم دونستم که قبل از این روز ؛ کمی با تاریخچه این صنعت در ایران آشنا شوید ؛ همچنین تعدادی عکس از اماکن و آثار باستانی و مناظر زیبا و طبیعی کشورمون قرار دادم که دیدن آنها خالی از لطف نیست .

با تقدیم احترام.